به نام او که
 پرندگان قلبهای پاک و کوچکمان را
 به کرانه های آبی آسمان می فرستد
و سخن عشق و دوستی
به آنها می آموزد
و در عمق این احساس 
 آنها را بی رحمانه از هم جدا می سازد
تو که رفتی جان را خواهم سوخت
بر بال پروانه آتشی خواهد کرد
بر مزار شمع , گلستان
تاریکی و نهایت
راه صبر و بردباری
و در شور عشق
نفس آخر را خواهم کشید



سلام
آغاز ماه محرم الحرام را به همه شما تسلیت میگم

صدفی به صدف دیگر گفت : درد عظیمی در درونم دارم. سنگین و گرد است و آزارم می دهد. صدف دیگر با غرور و نخوت گفت : آسمان و دریا را شکر که من دردی ندارم. من چه از درون و چه
از بیرون سالم سالم ام
در همان لحظه خرچنگی که از کنارشان می گذشت گفت و گوی آن دو صدف را شنید و به آن صدفی که از درون و بیرون سالم بود گفت : بله سالم و سرحالی اما حاصل درد دوستت مرواریدی است بسیار زیبا و گرانبها که تو از آن بی نصیبی.
دل هر کدوم از ما گوهری ست که نگهداری از اون و سالم نگه داشتنش دردی سخت و دشوار
.داره ولی حاصل عشق و پاکی هستش که با هیچ چیز قابل مقایسه نیست
..................................................................
روزی درخت خاطره خواهد شد
و هوا حسرت
روزی ابر, یعنی تهدید و آدمها
از پشت ماسکهایشان
باران اسیدی را تماشا می کنند
روزی پرنده , تنها
معنی سفینه می دهد
و شیطان
رو به تابلویی که کشیده ست
لبخند می زند
هنوز گاهی فرصت می شود
شیشه های عینکمان را پاک کنیم
و کمی آسمان
در بایگانی چشمهایمان نگه داریم
در تناوب خشکسالی و سیل
هنوز می شود از نم نمی حظ کرد
هنوز چند پرنده باقی ست
که بر چند درختی که هست
قار قار کند
و در سکوتی اگر دست دهد
گذشته را رها کن
روزی که درخت خاطره شود
ما نیستیم
می فهمی چقدر خوشبختیم