تنهایی

سرگرمی تو

شده بازی با این دل غمگین و خسته ام

یادت نمیاد

اون همه قول و قرارایی که با تو بستم

با این همه ظلم

تو ببین باز چه جوری پای این همه قول و قرارا من نشستم

نشکن دلمو

به خدا آهم میگیره دامنتو عاقبت یه روز

نگو بی خبری

نگو نمیدونی دلم پر از یه نفرین سینه سوز

نگو بی خبری

نگو نمیدونی وقتی که نیستی گریه شده کار این دل عاشق شب و روز

دیوونه نکن

دلمو آهم می گیره دامنتو عاقبت یه روز

نگو بی خبری

نگو نمیدونی دلم پر از یه نفرین سینه سوز

نگو بی خبری

نگو نمیدونی وقتی که نیستی گریه شده کار این دل عاشق شب و روز

کاش کودک بودم ...



کاش کودک مانده بودم
وز جهان نجس اطرافم
درکم انقدر کم وناچیز بود
که نمی فهمیدم . معرفت چیست .وفا چیست .معنی عشق و دریا چیست
همه دم خوش بودم
کاش هیچم ز جهان درک نبود
تا نمی فهمیدم . تا نمی دانستم
درجهان معنی نامردی چیست
درد فهمیدن و دیدن . درد دانستن سختی چیست
آنقدر سخت که من هرگزم نیست تحمل بر آن
خوش به حال کودک که نمی فهمد  که نمی داند چیست دغل کاری و نامردی
و نیرنگ وریا
دل نمی بندد هیچ
واگر هم دل بست زود از یاد برد
من ولی دل به هر آنچه بستم زود می رفت ز دست
غصه می خوردم و افسوس و فغان می کردم
چونکه می فهمیدم