برای الــــی



تو به من خندیدی و نمی دانستی
من به چه دلهره از باغچه همسایه
سیب را دزدیدم
باغبان از پی من تند دوید
سیب را دست تو دید
غضب آلوده به من کرد نگاه
سیب دندان زده از دست تو افتاد به خاک
تو رفتی و هنوز
سالهاست که در گوش من آرام آرام
خش خش گامهای تو تکرار کنم
می دهد آزارم
و من اندیشه کنان
غرق این پندارم که چرا
خانه کوچک ما سیب نداشت

نظرات 1 + ارسال نظر
الی سه‌شنبه 25 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 01:46 ق.ظ

سلام
ممنون شرمنده کردی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد