به مناسبت فرا رسیدن امتحانات

می ستیزد استاد
گشته ام من بی خواب
نیست یک دم که رسد نمره پاسی
ولی غم این درس و کلاس
خواب یک نمره ده می بینم
نگران چون من افتاده سحر
دوست می خواهد از من
که تقلب بنویسم
بدهم قوم به جان باخته را
بلکه دو خط
من خود اینجا به هوای کمکی آمده ام
نازک استاد تن و هم کچلی
که نخوانده درسش
و نرفتم به کلاس
ای دریغا من می افتم
دستها می ساییم تا تقلب یابم
بر عبث می پایم که کمک زود آید
نکته و تست و همه مسئله ها
بر سرم می شکند
بر دم در یک مراقب تنها
تکیه داده است به در
خیره و خیره می نگاهد بر من
که مبادا سر خود جنبانم
غم این درس و کلاس
خواب یک نمره ده می بینم

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد