شب را ستاره ستاره به روز می نشینم
بی آنکه سهمی از آفتاب برده باشم
نه خاکم فرصت درنگ می دهد و نه آسمانم
مجال پرواز
؟ نفرین شده کدام ستمدیده ام آیا
لبخندی می توانستم شد یا دشنه ای
تحمل این اجبار را
, دریغ 
 دریغ که
خواستند که آرزوها
 بر نیمکت پارکها مو سپید کرده اند
که دیگر هیچ پرنده ای
سرود شادی نمی خواند

نظرات 7 + ارسال نظر
پیر هرات سه‌شنبه 5 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 05:45 ب.ظ http://pire-harat.blogsky.com

آقا میلاد!
با آمدنتون وبلاگ ما رو منور کردید
به نوشتن ادامه بده

بانو سه‌شنبه 5 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 06:32 ب.ظ http://banoo.blogsky.com

سلام.

هیچ پرنده ای؟

پس حتماْ قناریه همسایه ی ما جریان رو نمیدونه که اینطوری

خرامان و رقصنده آواز میخوونه ..اونم چه آوازی ..شادترین ها.

مسعود سه‌شنبه 5 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 07:06 ب.ظ http://www.mimic.blogsky.com

سلام دوست عزیز مرسی اومدی سر زدی بازم بیا

همایون چهارشنبه 6 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 01:33 ق.ظ http://maku.blogsky.com

ممنون از اینکه بمن سرزدی .موفق باشی.

مژده چهارشنبه 6 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 03:38 ق.ظ http://mojdeh-tanhaee.blogsky.com

سلام
مرسی که به من هم سرزدی
امیدوارم همیشه موفق تر از این باشی
برای ترجمه اون شعر متاسفانه همه شعر را معنیش رو
بلد نیستم ولی سعی میکنم به فارسی بر گردونمش
بازم مرسی

امید عرب چهارشنبه 6 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 11:28 ق.ظ http://omidarab.blogsky.com

هیچ وقت برای بالا بردن امنیت سیستم خود دیر نیست abc-security اینبار با الفبای امنیت مشکل های شما حل خواهد شد.

سید حسین چهارشنبه 6 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 06:28 ب.ظ http://www.parnyan.blogsky.com

سلام
ممنون که به ما سر زدی
وبلاگت هم خیلی عالی بود بازم به ما سر بزن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد